به صحرا شدم عشق باریده بود
وعطر نگاه تو پیچیده بود
شقایق بر لب نام تو داشت
وبابونه خواب تو را دیده بود
شهید ..چمران.
به صحرا شدم عشق باریده بود
وعطر نگاه تو پیچیده بود
شقایق بر لب نام تو داشت
وبابونه خواب تو را دیده بود
شهید ..چمران.
ستایش .چقدر این کلمه زیباست
ستایش مخصوص اوست
ای خدا ترا ستایش میکنم .ای زیبای من
انچه از تو خواستم دادی دل هم میهنانم پر کن از شادی
آدم این روزها نگرانیهایی دایم ذهنشو مشغول میکنه
مثل اینکه من نمی دونم شعرهامو که اندازه بچه هام دوستشون
دارم همین جوری به امان خدا تو وبلاگها رهاشون کنم،یا ....کاش
امانت دارهای خوبی باشیم
بروی گونه هات باغ و بهاره
تبسم کرده ای بر من دوباره
تو الهام تمام شعرهامی
اگر چه دوری از من چون ستاره
ن-ع.@
شبی چشم ترا در خواب دیدم
زخورشید شعله ای در آب دیدم
ترا آرام نشسته بر هودوجی
دلم از عشق تو بی تاب دیدم
ن-ع.@
هودوج=قایقی از نور.
بده ساقی ان می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
ایساقی سر مستان ای خدایی که چشم امیدما به دریای
رحمت توست.به ما آن لطفی را بفرماکه حا لمان رابهتر
بگرداندحالی که بخشش وکمالات ما را کامل کند.